بی شک در یک جامعه زنده ، برخورد سالم و سازنده آراء و افکار، شرط زنده ماندن و پیشرفت کردن است. ما در طول مدت چندین دهساله ای که در رابطه با اسلام و مبارزه مسلمانان بر ضد هر گونه جباریت ، سخن گفته ایم، یا نوشته ایم، یا بحث کرده ایم، همیشه بر این نکته تکیه کرده ایم که اسلام از نظر جهان بینی و ایدئولوژی ، از نظر نظام عقیده و رفتاری، بر آزادی انسان تاکید دارد. حزب جمهوری اسلامی هم از آغاز که کلیات مرامنامه اش منتشر شد، از همان آغاز تاسیس حزب، این مطلب را تاکید کرد.در جهان بینی اسلام، انسان شدنی است مستمر و پویشی است خودآگاه، انتخابگر و خودساز. ما بر این چهار عنوان تاکید داریم. در جهان بینی اسلام ، انسان شدن است، شدنی است مستمر.همواره یک شدن است ، و پویش است ، تلاش است. پویشی است خودآگاه و انتخابگر.انتخاب کننده و خودساز. در نهاد و نهانش، کششها، خواستها و انگیزه هایی آفریده شده که او را به این حرکت و پویش خودساز وا می دارد. و او بر اساس آگاهیها یی که در فطرتش زمینه دارد، و در پرتو تجربه و عمل ، بارور می شود، و با قدرت گزینشی آزاد که به او داده شده ، جهت این پویش سازنده را آگاهانه و آزادانه بر می گزیندو در جهتی که خود انتخاب و اختیار کرده است، رشد می کند، جلو می رود و ساخته می شود. ویژگی اساسی انسان همین خودسازی و محیط سازی آگاهانه و آزادانه اوست.
خداوند انسان را طوری ساخت و به او مواهبی داد که در پرتو آن مواهب می توانست خداگونه در طبیعت عمل کند. بنابراین، اولین مساله این بود که او از اسارت و بردگی و بندگی طبیعت آزاد شد، البته نه آزادی مطلق، بلکه آزادی نسبی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر