اين مطلب از كتاب " محيط پيدايش اسلام " از آثار شهيد بهشتي انتخاب شده است.
شيوه حكومت در مصر
حكومت اوليه در مصر به وسيله وزراء اداره مي شد، و در آن حكومت مركزي و پادشاه وجود داشته است. پادشاه خدا شناخته مي شد. خدايي كه در هيئت بشر خود را نشان داده و مردم خود را بندگان اين خدا تلقي مي كرده اند. البته خدا منحصر به شاه نبوده ، براي اينكه خدايان زيادي در مصر وجود داشته اند. خداي مرگ، خداي زندگي و...
قوانين ، سنن و مذهب
در مصر ، شاه خدا مآب بوده و نه قوانين عدل و داد. از جمله سنت هاي مصر قديم كه براي ما عجيب مي باشد، مباح شمرده شدن ازدواج با اقارب و خويشاوندان نزديك و حتي ازدواج خواهر و برادر است. مذهب رايج در مصر، بت پرستي بوده است. تربيت انحرافي مردم مصر آن ها را آماده پذيرش بت پرستي نموده بود. در زمان فراعنه دو نفر از فرعون هاي مصر مي خواستند يكتا پرستي (آتون) را در مصر ترويج كنندولي كاري از پيش نبردند. در قرن سوم كه كم و بيش آيين مسيحيت در مصر نفوذ كرد در مكتب اسكندريه، مساله "تثليت" مسيحيت شكل مي گيرد. حتي مسيحيت وقتي داخل مصر مي شود رنگ شرك و تثليت را كه قبلا در آنجا وجود داشته به خود مي گيرد.
حكومت در مصر باستان
مصر در حدود يك قرن به وسيله ايرانيان اداره شده است، يعني داريوش و خشايارشا مصر را فتح كردند و آن را اداره مي كردند. سپس مصر به وسيله يونانيان و اسكندر مقدوني فتح شد. بعد از مرگ اسكندر، بطلميوس بر مصر فرامانروايي كرد. در زمان انوشيروان ، مصر در حدود ده سال به وسيله ايران اداره مي شد. در تمام مدت كه كشورگشايان آن روز دنيا از قبيل ايران، يونان و روم، مصر را تسخير كردند هيچ كدام نفوذي مشابه نفوذ اسلام و اعراب در آن ديار به دست نياوردند. اين نكته مهم است كه چگونه اسلام در منطقه هاي نفوذ خود و از جمله در مصر تا اين مقدار اثر كرده است. در موقع آمدن مسلمان ها به مصر، مذهب رايج در شمال مصر تا حدود زيادي مسيحيت و در قسمت جنوبي بت پرستي و احيانا مسيحيت و مختصري هم دين يهود بوده است.
بر روي هم در مصر يك دين واحد مقارن ظهور اسلام وجود نداشته است. در زماني كه پيغمبر اكرم (ص) ، به ترويج اسلام در عربستان دست زد، در مصر فرمانداراني بر سر كار بودند كه يكي از آنها " مقوقس " بود كه پيامبر اكرم نامه اي را در سال ششم هجرت به او نوشت.
از نظر زندگي مردم در مصر آن زمان ، هنوز ريشه هاي بت پرستي حكومت مي كرده است و فرعون هاي مصري با هر نوع فكر يكتا پرستي مبارزه مي كردند. مصر كاملا فئوداليست بوده و حتي بعضي از شهرها تا آخر به دست همان خان هاي محلي اداره مي شد. شكل بردگي در مصر جزو خشن ترين شكل هاي بردگي در آن دوران است.
با آمدن اسلام در مصر، به جز همه جانبه بودن تعاليم اسلام هيچ چيز ديگري نمي تواند ضامن پيشرفت در مصر باشد. حتي نويسندگان دايره المعارف درباره مصر مي نويسند كه مسيحيان مصر نيز از آمدن سپاهيان اسلام استقبال مي كردند.